عبدالله عبدالله؛ رئیس شورای عالی مصالحه روز یکشنبه (۲۷ میزان) به تهران پایتخت ایران سفر کرد.
دفتر شورای عالی مصالحه گفته که این سفر به دنبال سلسله سفرهای منطقهیی آقای عبدالله به هدف جلب حمایت آن کشور از تلاشهای صلح در افغانستان صورت میگیرد.
آقای عبدالله در صفحه رسمی فیسبوک خود نوشته که به سلسله سفرهای منطقهیی برای جلب حمایت از تلاشهای صلح، به دعوت رسمی حکومت ایران، در رأس هیئت عالیرتبه به تهران سفر کرده است.
به گفته دفتر رسانههای شورای عالی مصالحه ملی، آقای ظریف پشتیبانی کشورش را از روند مذاکرات صلح افغانستان به رهبری و مالکیت افغانها اعلام کرده است.
آقای عبدالله پیش از این سفرهایی به پاکستان و هند نیز داشت.
محمد رضا امینی، خبرنگا خبرگزاری جمهور در باره سفر داکتر عبدالله به ایران نوشته است که «سفر او به ایران در حالی صورت میگیرد که چند روز پیش زلمی خلیلزاد؛ نماینده امریکا برای صلح افغانستان گفت که ایران میخواهد امریکا در افغانستان در یک جنگ غیرقابل پیروزی و پرهزینه مشغول بماند و دوست ندارد روند صلح در این کشور موفق شود.»
به گفته او، ایران میخواهد از افغانستان به عنوان ابزاری بر ضد امریکا استفاده کند.
به نظر این خبر نگار سفر عبدالله به تهران در زمانی حساسی صورت گرفته است؛ زمانی که امریکا در حال اثاثکشی نظامی از افغانستان است و فشارها برای تحمیل صلح امریکایی بر دولت و مردم افغانستان نیز به نحو کمسابقهای تشدید شده است.
امینی میافزاید، ایران همواره همسایه مهم و مؤثر برای افغانستان بوده است. بپذیریم یا نپذیریم کشوری که ۹۰۰ کیلومتر مرز مشترک با افغانستان دارد، نمیتواند به طور کامل از مسایل داخلی کشور، کنار گذاشته شود. آنهم در شرایطی که به تعبیر اشرف غنی، جنگ افغانستان، ابعاد پیچیده منطقهیی و بین المللی دارد.
صرف نظر از اینکه اتهامهای تکراری امریکا و هم پیمانانش درباره حمایت ایران از طالبان، هرگز اثبات نشده، واقعیت این است که حضور نظامی امریکا در افغانستان، برای ایرانیها یک مسئله امنیت ملی است و این امر، با توجه به ابعاد فرامرزی این حضور و پیامدهای ژئوپلیتیکی آن، کاملاً طبیعی میباشد. بر این اساس، ایرانیها حق دارند در قبال آنچه در افغانستان میگذرد، دغدغه داشته باشند و این دغدغه زمانی که امریکاییها به طور یکجانبه تلاش میکنند یکی از مهمترین همسایگان افغانستان را از معادله صلح کشور حذف کنند، دوچندان میشود؛ زیرا به باور بسیاری از آگاهان، بدون همکاری مؤثر قدرتهای همسایه و منطقه، صلح افغانستان به سرانجام نمیرسد و این چیزی است که عملاً شاهد آن هستیم.
از سوی دیگر، زلمی خلیلزاد؛ فرستاده امریکا در امور صلح افغانستان، تابع سیاستهای ضد ایرانی واشنگتن، به جای آنکه از سیاست اصولی جمهوری اسلامی در راستای حمایت از روند صلح افغانستان، بهره ببرد، با دامنزدن به خصومتهای دیرینه امریکا علیه ایران و کشاندن آن به افغانستان، سعی میکند مانع از این امر شود. به این ترتیب، صلح افغانستان نیز آسیب پذیرتر میشود و بدون حمایت سازنده همسایگان به نتیجه نخواهد رسید.
امینی سفر عبدالله را چنین نتیجهگیری میکند: با توجه به این مسایل، سفر جاری آقای عبدالله به تهران که به دنبال دیدارهای مشابه او از اسلام آباد و دهلی نو صورت میگیرد، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است و میتواند این فرصت ارزنده را بار دیگر در اختیار دو کشور قرار دهد که روابط دوجانبه خود را مستقل از سمپاشیهای خصمانه دولت ترامپ و فرستادگان منطقهیی آن، بر بنیاد اهداف، منافع و اصول مشترک، سامان دهند و در این زمینه، یک ظرفیت بزرگ برای حل صلح آمیز مسئله افغانستان نیز به وجود آورند.
با این حساب، این نگرانی هم وجود دارد که عبدالله، از صلاحیت و استقلال رأی کافی برای ایجاد یک جبهه قدرتمند منطقهیی به منظور حمایت از صلح افغانستان حول محور سیاستهای کابل در این زمینه، برخوردار نباشد و سفر او به کشورهای منطقه از جمله ایران، نتواند به غیبت زیانبار تهران در معادلات صلح افغانستان پایان دهد و انحصار، استبداد، یکجانبه گرایی و سیطره هژمونیک امریکا و طیفی از رژيم های متحد واشنگتن در منطقه بر این روند را بشکند.