دوره پنج ساله حاکمیت طالبان هنوز از یاد بسیاریهایی که بیش از دو و نیم دهه عمر دارند، نرفته است. دورهیی که عمر و فرصتهای زیادی را از افغانستان و جوانان افغانستان گرفت. سقوط طالبان اما بسان صبح سپید پس از یک شب طولانی و تار، ارمغانهای تازهیی را برای شهروندان کشور آورد. در این دوره با وجود دشواریها و فراز و فرودها، جوانان بسیاری با فرصتشناسی توانستند استعداد و تواناییهای بالقوهیشان را بروز بدهند و پلههای موفقیت را بپیمایند. یکی از این جوانان، فهیم هاشمی است؛ کسی که یکی از موفقترین گروههای تجارتی –رسانهیی را در پی سقوط طالبان و پیوستن دوباره افغانستان به کاروان جامعه جهانی ایجاد کرده است.
او بنیانگذار و رئیس اجرایی یک مجموعه رسانهیی بزرگ شامل شبکهی تلویزیونی یک است؛ رسانهییکه با وجود شرایط رقتبار امنیتی و اقتصادی توانسته است قدرتمندانه دوام بیاورد. موفقیتهای تجاری و رسانهیی این تاجر جوان سبب شده که بسیاری از جوانان مشتاق موفقیت که تازه به کسب و کار و تجارت گام میگذارند، از او الگو بگیرند.
پیش از حمله امریکا در ۲۰۰۱ اما او فقط نوجوانی بود که سازش با طالبان کوک نبود و هر از چندگاهی به دلیل اختلاف فکری و رفتاری با طالبان، از سوی جنگجویان این گروه بازداشت و آزار و اذیت میشد. این دوره سیاه و خفقان اما سرانجام با یازدهم سپتمبر و سپس یورش نیروهای امریکایی بر افغانستان پایان یافت. لرزش خانه گلی محمدعظیم (پدر فهیم هاشمی) که از بمباردمان نیروهای هوایی امریکا ناشی میشد، هنوز از یاد فهیم نرفته است.
با رفتن طالبان، صبح سپید آبادانی، انگیزه و حرکت آغاز شد؛ صبحی که مسیر زندگی فهیم نوجوان را هم تغییر داد. او با استفاده از فرصتی که جامعه جهانی برای افغانستان فراهم کرد، توانست صحی بخواند و در کنار پدرش در دواخانه کوچکی کار کند.
او که در دوره طالبان در شرایطیکه درس و مکتب معیاری وجود نداشت، فراتر از بسیاری همنسلانش انگلیسی آموخته بود و توانست که در آغاز دوره جدید با نیروهای امریکایی به عنوان ترجمان کار کند. مسیر رشد او اما پرسرعت بود و فوراً پلکان پیشرفت را طی کرد. پس از ترک کار نسبتاً پر درآمد ترجمانی که در واقع خود در آن زمان یک ریسک به حساب میآمد، نخست کار جدیدش را به عنوان قراردادی با تهیه سرتختی به نیروهای امریکایی با ارزش ششصد دالر آغاز کرد. سپس، با بلندپروازیهایی که داشت توانست کارهای بیشتری برای ارتش امریکا انجام دهد و به زودی، به یکی از بزرگترین قراردادیهای حکومت امریکا بدل شد و توانست قراردادهای میلیونی تهیه بوت، یونیفورم، قرطاسیه و ترانسپورت را از آن خود کند.
با این حال بلندپروازیها و کارهای او به یک قراردادی صرف محدود نماند. کسب و کار فهیم نوجوان دوره طالبان که حالا جوان ثروتمندی شده بود، به بخشهای دیگر نیز توسعه یافت؛ از قبیل معدنکاری، ساختمان و رسانه. او شبکه تلویزیونی یک را بنیان گذاشت؛ شبکهیی که آمده بود تا نقشی در تحول پرشتاب افغانستان داشته باشد و با برنامههای تازه و نسبتاً انقلابیاش، نیازهای افغانستان پساطالبانی را برآورده کند. یکی از این برنامههای ویژه «نقاب» بود؛ برنامهییکه برای نیمی از پیکر جامعه صدا میداد؛ گلوهایی که سالهای سال در پستوخانهها زیر شکنجه و ستم جامعهی مردسالار خفه شده بود. در این برنامه زنانی که مورد شکنجه و ظلمهای وحشتناک قرار گرفته بودند و شماریشان مجبور شده بودند که برای گریز از این شکنجه در خانههای امن زندگی کنند، با نقاب در پرده تلویزیون حضور می یافتند و ستمهایی را که برآنان روا داشته شده بود، بازگو میکردند. این زنان از قوماندانها، و کسانی به عنوان عامل خشونت نام میبردند که پیش از آن گفتن ساده نام آنان بدون لقب احترامآمیز و تشریفاتی ممکن نبود.
در کنار کار رسانهیی، فهیم سرانجام به عنوان سرپرست وزارت مخابرات و تکنالوژی معلوماتی عضو کابینه حکومت افغانستان شد. او در حالی کارش را در این سمت آغاز کرد که وزارت مخابرات دوره نسبتاً پرآشوبی را میگذراند. در دوره کوتاهی چهار وزیر و سرپرستوزیر در این وزارت تغییر و تبدیل شده بود. گرچند کار فهیم هاشمی هم در سمت سرپرست وزارت مخابرات و تکنالوژی معلوماتی دیری نپایید اما در همین مدت کوتاه، او توانسته است که تغییرات گستردهیی را بنا بگذارد. از تغییرات و اصلاحات ساختاری و قانونی گرفته تا مبارزه با فساد و صرفهجویی میلیونها دالر پول. در این مدت کوتاه بنیاد دیجیتالسازی گذاشته و طرحهای زیادی در این راستا ریخته شد. طرحهایی که به گفتهی رئیسجمهور غنی «خارجیها آن را با هزینه بیش از بیست میلیون دالر تهیه میکنند.»