یونان یکی از عمیقترین و تاثیرگذارترین فرهنگهای تاریخ جهان را دارد و اثرات این هنرنماییها و فرهنگهای غنی، هنوز هم بر جای جای این کرۀ خاکی، از غرب گرفته تا شرق مشاهده میشود.
در واقع زمینه و پتانسیل هنری یونان به حدی قوی بوده که بسیار از هنرمندان بزرگ، هنر و فرهنگ خود را از همین فرهنگها و تاریخ هنری یونان ادغام میکنند و با استناد بر مستندات مهمی که از تاریخ هنر یونان در دسترس است، توانستهاند هنرهای جدیدی را به وجود آوردند.
یونان باستان مه هد هنر و ادب مشهور بود، اما زیادهطلبی و قدرتطلبی برخی از پادشاهان مانع شدند که آثار هنری ارزشمند برای آیندهگان باقی بماند و چه هنرمندان و آثار هنری که در جریان همین قدرتطلبیها و کشورگشاییها به تاریخ معدومیت پیوست و هرگز ماندگار نشد.
با این اوصاف، این تاریخ هنر آنقدر عمیق و پربار بوده که هنوز هم ردی در تمامی امپراتوریهای بزرگ دنیا از خود بر جا گذاشته و در برخی نقاط در حال تکرار است.
هنر امپراتوری رم باستان، یکی از ملموسترین و واضحترین آثار هنری است که با الهام از هنر یونان باستان در غرب اجرا شده و هنوز هم از ارزش خاصی برخوردار است.
با کمی توجه میتوانیم این تاثیر را در شرق نیز مشاهده نماییم، چرا که كشورگشاییهای آلكساندر كبیر در شرق، موجبات انتقال این تمدن و هنر ظریف و عمیق را به سرزمینهای شرقی از جمله كشورهای آسیای میانه و هندوستان فراهم نمود. مكتب گركو ـ بودیست (یونانی ـ هندی)، یکی از مهمترین اثراتی است که تاریخ هنر یونان در شرق و سرزمین هندوستان از خود بر جای گذاشته است.
هنر مجسمهسازی و معماری؛ دو هنر ماندگار از تاریخ هنر یونان
همانطور که گفته شد، بسیاری از آثار هنری تاریخ یونان به همراه ماهیت هنرشان، بر اثر قدرتطلبیهای مختلف و جنگهای داخلی و خارجی از بین رفت و اثری از آنها باقی نماند. اما بسیرای از آثار هنری هم بودن که به دلیل نیازی که همیشه به آنها وجود داشت، توانستند در مقابل این لشکرکشیها و جنگها تاب بیاورند و یکی از مهمترین ارکان هنری دنیا به حساب بیایند.
هنرهایی مانند معماری و مجسمهسازی، هنرهایی بودند که از تاریخ هنر یونان، دست به دست شدهاند و هنوز هم بر قدرت خود باقی هستند.
این دو رشتۀ هنری، تمامی اطلاعات و اصول هنری یونان باستان را تا به امروز با خود حمل کردهاند. اصلا بسیاری از اطلاعاتی که از هنر یونانیان باستان در اختیار ما قرار گرفته، براساس همین دو هنر است.
سبکهای هنری یونان باستان
به طور کلی میتوان هنر یونانیان باستان را به لحاظ سبکی، به چهار دستۀ مختلف تقسیم کرد که عبارتاند از: هنر هندسی (geometric)، هنر كهن (archaic)، هنر كلاسیك (classical) و هنر هلنی (hellenistic).
هنر هندسی
این هنر را مرحله شکلگیری تمدن یونان نیز مینامند. دو حماسۀ ایلیاد و ادیسۀ هومر، از مهمترین مستنداتی هستند که میتوانند هنر هندسی تاریخ هنر یونان را نمایش دهند.
از مهمترین مواردی که در هنر هندسی یونان جای میگیرد این است که یونانیان، سالهای پیش شاید 800 سال پیش از میلاد، دورهها و مسابقات المپیک را راهاندازی میکردند.
تمامی اتفاقات به شیوۀ هندسی بر روی سفالینههای مختلف طراحی کشیده شده و حالا بخشی از اطلاعاتی است که از آن زمان و هنر هندسی یونان به دست امروزیها رسیده است.
هنر کهن
هنر کهن نیز یکی دیگر از هنرهایی است که یونانیان از خود بر جا گذاشتهاند.
در این دوره، یونانیها از طریق رفت و آمدهای تجاری با تمدن و هنر سرزمینهای میانرودان و مصر داشتند، با هنر آنها آشنا شدند و سپس با انتقال این هنرها به سرزمین خودشان و ادغام آنها با هنرهای خود، اشکال تازهای از هنرهای مختلف را تولید کردند که در این سرزمین ماندگار شد.
در این دوره نیز آثار به صورت نقاشیهای مختلف با موضوعاتی مانند زندهگی روزمرۀ مردم یونان، بر روی سفالینههای مختلف با رنگهای سیاه کشیده میشد و سبک نوینی از هنر را پدید می آورد.
در واقع نقاشیها و تندیسهایی که در هنر کهن به وجود میآمد، جاندار، با حالت، پر جنبش و از تازهگی و سر زندهگی خاص برخوردار بودند.
هنر کلاسیک
هنر کلاسیک را میتوانیم نقطۀ اوج هنر یونانیان باستان معرفی نماییم.
نظم، تناسب و هماهنگی در جزء و کل، سادهگی و استحکام، قرینهسازی ماهرانه، تعادل و توازن، غلبه عقل بدون فنا کردن احساس، از جمله مهمترین عواملی بودند که در هنر کلاسیک به شدت بر روی آنها پا فشاری میشد و خیلی از این موارد، به عنوان یک اصل در هنر هنوز هم رعایت میشوند.
هنر کلاسیک به دلیل تاثیر بسیار زیادی که بر روی معماری، تندیسسازی و نقاشی در اروپا داشت، هنوز هم از ارج و قرب خاصی در این منطقه برخوردار است. تندیسهایی که در هنر کلاسیک یونان باستان طراحی و ساخته شدهاند، در حال حاضر یکی از عالیترین نمونههای هنر تندیسسازی در جهان معرفی میشوند. معبد پارت و تناسب و هماهنگی در جز و کل، ظرافت، دقت و استحکام به زیباترین شکل ممکن در آن، یکی از ملموسترین آثار هنری است که هنر کلاسیک یونان را نمایش میدهد.
هنر هلنی
هنر هلنی، یک سبک تلفیقی از هنر است.
این سبک در امتداد حملۀ اسکندر به آسیا و تصرف بخشهایی از خاورمیانه شکل گرفت. چرا که در بستر کشور گشاییهایی که در این حملات انجام میشد، هنر یونانیان نیز به این سرزمینها راه پیدا میکرد و در ترکیب با هنرهای محلی قرار میگرفت.
این تلفیق زیبا باعث شد تا سبک جدیدی از هنر یونان پیدا شود که آن را هنر هلنی نامیدند. تندیس و آرامگاه ماوسولوس در غرب آسیای صغیر 4 و یک سر مفرغی، از مهمترین آثاری هستند که میتوانند سبک هلنی یونان را نمایش دهند.
علاوه بر این موارد، تندیس الهه پیروزی نیز یکی از آثار مهمی بوده که با هنر هلنی طراحی و تولید شده است.
به طور کلی در سبک هلنی تلاش میشد تا توجه بیشتری به احساس انسانها شود از این رو احساساتی مانند هیجان، حسرت، نگرانی، رنج، خود خواهی و پیروزی در اکثر تندیسها و مجسمههای آن دوران، به دست هنرمندان ساخته و پرداخته می شد.