خبرهای مرتبط

جمع

کمک 92 تُنی سیو د چیلدرن برای معالجۀ کودکان افغان

سازمان نجات کودکان (Save the Children) اعلام کرده که...

چالش‌های حقوق بشری در افغانستان؛ محور بحث شوارای عالی حقوق بشر ملل متحد

شورای عالی حقوق ‌بشر ملل متحد روز دوشنبه وضعیت...

افغانستان او پاکستان کې د ګوزڼ ضد واکسيناسیون پيل شوی

په افغانستان کې نن (دوشنبې) ماشومانو ته د ګوزڼ...

مجاهد: حکومت افغانستان فراگیر است

ذبیح الله مجاهد، سخنگوی حکومت سرپرست در واکنش به...

با جنگیدن نمی‌توان به راه صلح رفت

دکتور نعیم وردک، سخن‌گوی دفتر طالبان در قطر در پاسخ به این پرسش که چرا طالبان آتش‌بس نمی‌کنند؛ گفت: «اگر آتش‌بس کنیم پس این مذاکرات برای چیست؟» او افزود ما پیش از اینکه با امریکا به توافق برسیم نیز همین حالت را داشتیم. در میدان‌ها علیه آن‌ها می‌جنگیدیم و در میز با آن‌ها گفت‌و‌گو می‌کردیم تا اینکه به توافق رسیدیم.

این اظهارات سخنگوی طالبان در حالی است که مردم افغانستان، سیاسیون این کشور، جامعه جهانی، کشورهای منطقه و حتی کشورهای همسایه نیز خواهان برقراری آتش‌بس استند.

روز جمعه داکتر عبدالله عبدالله، رئیس شورای عالی مصالح ملی کشور در مراسمی به مناسبت دومین سالگرد ترور جنرال رازق گفت: «اگر طالبان فکر می‌کنند که با افزایش خشونت دست بالا پیدا می‌کنند همان محاسبه غلطی است که در طول سال‌ها باعث ادامه جنگ شده است … و این راه رفتن به صلح نیست.»

به نظر داکتر عبدالله تصور تغلب در افغانستان محاسبه غلطی است که سال‌ها در این کشور جنگ را شعله‌ور نگه داشته است.

تضاد دیدگاه میان طالبان و دولت افغانستان حتی جهان در حال حاضر بر سر دو برداشت متفاوت از یک موضوع است. جهان و مردم افغانستان آتش‌بس را جزو از فرایند رسیدن به صلح می‌دانند و اما طالبان مذاکرات را معلول جنگ می‌دانند و فکر می‌کنند که اگر آتش‌بس کنند، مذاکره‌کردن معنایی نخواهد داشت. به نظر آن‌ها امروز اگر مذاکره‌ وجود دارد به برکت همین جنگی است که ادامه دارد.

به نظر می‌رسد یا طالبان ختم جنگ را ختم عمرشان می‌دانند یا اینکه از اصول و فرایند رسیدن به صلح چیزی نمی‌دانند. در نگرش نخست جنگ وسیله حیات این گروه است و از آنجای که این گروه غیر از جنگ و فنون جنگ چریکی چیزی دیگری نمی‌داند با ختم جنگ عمر این‌ها نیز ختم خواهد شد.

به صورت واضح‌تر جامعه امروز افغانستان، جامعه پیچیده‌ای است که با هزاران دانش و فنون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و تکنولوژیکی به پیش می‌رود؛ بنابراین در این چنین جامعه‌یی تنها کسان و گروه‌های می‌توانند نقش بازی کنند که دانش و مهارت‌های لازم جامعه مدرن را بداند. کار امروز افغانستان با سلاح پیش نمی‌رود بلکه کارهای امروز این سرزمین تنها با دانش می‌تواند به پیش برود؛ از همین‌رو است که طالبان تن به آتش‌بس نمی‌دهند. این گروه غیر از برنامه‌های جنگی نه برنامه‌ای برای بهبود اقتصاد دارد و نه هم برنامه‌ای برای صدها معضلی که اکنون دامن‌گیر این جامعه است. افغانستان با داشتن چندین میلیون مهاجر در کشورهای دیگر، داشتن صدها هزار کودک و مادر بی‌سرپرست، نظام آموزشی ضعیف، بی‌کاری، کفیت نامناسب حکومت‌داری و … به جنگجو ضرورت ندارد بلکه به کسان و برنامه‌های ضرورت دارد که بتواند جامعه را از معضلات کشنده کنونی نجات دهد و از آنجای که طالبان در باره معضلات ذکرشده هیچ برنامه‌ای ندارند، بدون شک نمی‌تواند به نیازهای اساسی مردم پاسخی درست بدهد؛ بنابراین به حاشیه رانده خواهد شد.

گفته‌های طالبان چیزی دیگری را نیز می‌رساند و آن این است که هنوز هم طالبان با مذاکره و فرایند مذاکرات آشنایی آنچنانی ندارد؛ زیرا مذاکرات زمانی شروع می‌شود که طرف‌ها احساس کنند که ادامه جنگ، پیروزی در پی نخواهد داشت؛ در این مرحله است که برای جلوگیری از ادامه نابودشدن خویش پیشنهاد مذاکره را به همدیگر می‌دهند. به عبارت دیگر آتش‌بس جزو از فرایند مذاکرات است که زمینه را برای گفت‌وگو فراهم می‌کند و آتش‌بس به معنای صلح نیست بلکه فرایند از صلح است که زمینه را برای مذاکرات فراهم می‌کند. پس از آنکه طرفین آتش‌بس کردند و خواست‌های‌شان را روی میز مذاکره گذاشتند؛ برای تفهیم همدیگر و به دست‌آوردن امتیازات مذاکرات را آغاز می‌کنند؛ زیرا اگر چنین نشود؛ یعنی آتش‌بس میان طرف‌ها برقرار نشود، جنگ عامل تعیین‌کننده خواهد بود نه مذاکرات و زمانی که جنگ عامل تعیین‌کننده باشد نیازی به مذاکره نیست. اگر جنگ و مذاکره توأم باشد، مذاکره به نتیجه‌ای نمی‌رسد؛ زیرا هر طرف‌ تلاش می‌کند که در جنگ دست بالا داشته باشد تا در مذاکره نیز دست بالا به دست آورد. چنین تصوری خود بیش از این که منجر به صلح شود، باعث افزایش خشونت و گسترش جنگ خواهد شد.

اشتراک گذاری

Dunia
Duniahttp://dunia.af/
روزنامه دنیا، انعکاس‌دهندۀ حقایق