جنگ و صلح در افغانستان مثل پشت و روی یک سکه شده است؛ یعنی مذاکرات دوحه روی صلح سکه است و کشتار و لگدمالشدن کرامت انسانی در افغانستان روی جنگ این سکه. اکنون این سکه با پرهاش در سراشیبی لول میخورد و جنگ و صلح را نیز همراه با خود میچرخاند. با این اوصاف سرنوشت این سکۀ جنگ و صلح چند احتمال را در پی خواهد داشت:
این سکه پس از رسیدن به مانعی میایستد. در این حالت یا تعادلش را رعایت میکند و جنگ و صلح بدون دوحه و سایر کشورها مانند پیش از به میان آمدن گفتوگوها همچنان در افغانستان ادامه مییابد و از گشتزدن به این و آن کشور باز میماند یا اینکه به یک طرف میافتد؛ که اگر با پشت افتید، جنگ زیر خاک میشود و روی صلح سکه خودش را مینمایاند و خط و قلم به میان میآید. احتمال دیگر این است که سکۀ جنگ و صلح افغانستان با روی میغلطد و وضعیت افغانستان میشود مانند جنگهای داخلی. در این حالت خط و قلم بر خاک میافتد و جنگ تمام افغانستان را در مینوردد. افغانستان به خاک یک سان میشود و هیچ کسی از شر جنگ در امان نمیماند.
اکنون اگر بخواهیم به این سوال که «در پشت پرده صلح چه جریان دارد؟» پاسخ بگویم؛ میتوان سه سناریو را مد نظر گرفت:
سناریوی اول: طالبان فکر میکنند که با ادامه جنگ میتوانند امتیازات بیشتری بگیرند و در مذاکرات خواستهایشان را بر کرسی بنشانند. تعقیب چنین سناریویی بدون شک با مقاومت دولت افغانستان مواجه میشود و جز جنگی که افغانستان را از پا در خواهد آورد نتیجه دیگری نخواهد داشت. در این جنگ همه غرق خواهد شد. انتقال تنشها از میز مذاکرات به میز جنگ، جنگ را پیچیده و خطرناکتر خواهد کرد.
سناریوی دوم: طالبان فکر میکنند که این مرحله (مرحله مذاکرات) مرحلۀ فتح است و با استفاده از کارویژههای حکومت را بدنام و مشروعیتش را ساقط میکنند و سپس با سیل از مردمان ناراضی از حکومت، راحتتر میتوانند وارد کابل شوند. یحتمل در این سناریو طالبان دست به هر کارویژهای میزنند تا بتوانند حکومت را ناکارآمد و نامشروع جلوه دهند. در این سناریو طالبان جز سقوط حکومت به هیچ چیزی دیگر نمیاندیشند. چنین سناریویی نیز به سادگی عملی نخواهد شد و دامنه جنگ را گسترش خواهد داد و از آنجای که سقوطدادن حکومت کار ساده نیست واکنشهای حکومت کار را بر طالبان سخت خواهد کرد. جنگ ادامه مییابد.
به نظر میرسد هردو سناریوی مزبور جز وقتتلفی، تلفات انسانی، تخریب زیربناها و صدها افتی دیگر چیز دیگری به بار نخواهد آورد؛ بنابراین بهترین و معقولترین سناریو تعامل و تفاهم است که هم میتواند برای طالبان مفید باشد و هم برای مردم و دولت افغانستان. تعامل و تفاهم سناریوی است که میتواند برای هر دو طرف نقشهای بسیار مثبت و موثری بدهد. در این سناریو حکومت، طالبان و مردم افغانستان در یک داستان نقش بازی خواهند کرد و هم در کنار هم داستانی به نام افغانستان در برابری، برادری و عدالت را خواهند ساخت.