خبرهای مرتبط

جمع

اعتراضات مردمی در ولایت بدخشان؛ گسترش اعتراضات پس از درایم در ولسوالی‌های ارگو و جرم

اعتراضات در ولسوالی‌های درایم، ارگو و جرم ولایت بدخشان گسترده شده است و مردم خشمگین از اعمال حکومت سرپرست، اعتراضات‌شان ادامه دارد.

افغانستان نفت روسیه را به جنوب آسیا منتقل می‌کند

نورالدین عزیزی، وزیر صنعت و تجارت حکومت سرپرست اعلام...

چین خواهان گسترش روابط با حکومت سرپرست است

ژائو شینگ، سفیر چین در کابل در دیدار با...

چرایی وضعیت ناگوار کودکان در افغانستان

  • نویسنده: سید نوید شجاعی

بر اساس تحقیق صندوق وجهی ملل متحد، افغانستان بدترین مکان در روی زمین برای کودکان است.

اکنون در افغانستان چهار میلیون کودک از آموزش محروم‌اند و در هر هزار کودک، 60 کودک پیش از تولد می‌میرند.

بر اساس آمار یونیسف، از هر ۱۰ کودک، هفت کودک با خشونت مواجه‌اند و ۴۸ درصد کودکان در خردسالی ازدواج می‌کنند که از این میان ۸۰ درصد ازدواج‌ها اجباری است.

افغانستان دارای یک میلون کودک معتاد است و ۶۶ درصد کودکان در افغانستان رشد فزیکی ندارند و ۳۶ درصد به سو تغذیه مصاب‌اند.

چرا کودکان در افغانستان چنین وضعیتی ناگواری دارند؟

من وقتی با این خبر مواجه شدم که وضعیت بسیار بدی کودکان را در افغانستان نشان می‌دهد، متحیر شدم و اندوه و درد بر روانم سایه انداخت. از خود پرسیدم چرا جامعه ما دچار چنین یک وضعیت ناگوار است؟

همین طور که به فکر فرو رفته بودم به عامل این وضعیت می‌اندیشیدم، گفت‌وگوها در مجالس مردمی و حتی گفت‌وگوهای مسافران در تکسی‌ها به یادم می‌آمد که اکثرشان در باره موضوعات سطحی بود و کودکان در آن جای نداشتند.

هر کسی می‌تواند با کمی دقت مباحث مطروحه در مجالس و دورهم‌آیی‌های مردم افغانستان را حلاجی کند. در این گفت‌وگوها یا در باره موضوعات شرعی بحث می‌شوند ویا سیاسی.

من در اکثر مجالس مردمی (قرآن‌خوانی‌ها، خیرات‌ها، مهمانی‌ها و …) که شرکت کرده‌ام، فی‌صدی بالای بحث در باره این بوده که آیا وضوح‌گرفتن تسنن درست است یا از تشیع؟ در باره این بحث کرده‌اند که ریش‌ماندن گناه دارد یا ندارد؟ در باره حجاب بحث کرده‌اند و به قول خودشان بی‌حجابی و حرام‌بودن موسیقی. بحث کرده‌اند که زنان ناقص‌العقل است و نباید در اجتماعات دخیل باشند. منابر هم یا در باره گرفتن دست در زیر ناف و روی سینه صحبت می‌کنند ویا هم چگونگی حضور زنان در مساجد.

برخی از صاحب منبران هم که خودشان را نسبت به دیگران فهمیده و روشن‌فکرتر می‌دانند اکثر خطبه‌های‌شان در باره وضعیت خراب جامعه است که آن‌ را هم تقصیر کفار می‌دانند. و …

من ندیدم کسی و ملای را که در باره وضعیت بد کودکان و راه‌های برون رفت از این وضعیت صحبت کرده باشد. همین دیروز وقتی از کوته سنگی به طرف دفتر کارم می‌آمدم در چوکی پیش روی موتر، کسی نشست که ریش یک‌قبضه داشت و بروت‌های تراشیده. او همین که در موتر نشست شروع کرد به حرام‌بودن تراشیدن ریش. چون موتروان، من و یک نفری دیگر پهلوی من ریشمان تراشیده بود برای اینکه ما را هدایت کند حدود نیم ساعت در این باره گپ زد و حدیث آورد که ریش ترشای حرام است و گناه.

او که از ظاهر و تلفظ‌های غلیظ‌ش پیدا بود نشان می‌داد که ملا است. او تمام تلاشش را کرد تا به ما بفهامند که ریش‌ترشای مانند زنا و لواط است. هرچند من در برابر سخنان او استدلای هم کردم اما نتیجه آن بود که نیم ساعت وقت ما در باره تراشیدن و ماندن ریش – در باره چیزی که به نظر من ارزش یک لحظه بحث را هم نداشت- گذشت.

من در مجالس ساعت‌ها شنیده‌ام که تعدادی زیادی در باره اینکه فلانی چون فلان ملا را قبول ندارد بحث کرده‌اند و آن شخص را از دایره اسلام کشیده‌اند. هر کسی می‌تواند با رجوع به خاطراتش مجالس و گف‌وگوها را به خاطر بیاروند که در باره احکام تخلی و استفاده از آب یا کلوخ در وقت رفع حاجت بوده است.

حتی در کتاب‌های مکتب صنف شش هم در باره غسل جنابت و استفاده از آب، کلوخ و دستمال کاغذی در وقت رفع حاجت آمده است. در کتاب بحث شده کدام یک بهتر است.

در نتیجه وقتی افکار جامعه ما در باره چنین چیزهای پیش پا افتاده‌یی باشد؛ وضعیت کودکان‌مان چنین می‌شود که در خبر یونسیف آمده است. این سطحی نگری و مصروف‌کردن ذهن در موضوعات بدیهی نه تنها ما را از فکرکردن در باره بهترشدن وضعیت کودکان‌مان غافل کرده است بلکه در تمام ابعاد زنده‌گی فکر ما را از داشتن یک زنده‌گی انسانی غافل و دور کرده است. آنچه در این مقال ذکر شد یک نمونه کوچک از به غفلت‌رفتن افکار اجتماعی بود که می‌تواند طرح مسئله‌ی بر یک تحقیق علمی باشد. بدون شک این نوشته اتم کلام نیست و نیاز بیشتر به تحقیق دارد.

اشتراک گذاری

Dunia
Duniahttp://dunia.af/
روزنامه دنیا، انعکاس‌دهندۀ حقایق