فقر و گرسنگی واژههایی استند که مردم افغانستان به خوبی با آنها آشنایی داشته، در زندهگی روزانه دایماً این واژهها را مرور کرده و همیشه با این معضل دست و پنجه نرم میکنند. البته این دو واژه تنها در افغانستان منتهی نمیشود؛ بلکه در اکثر جوامع دنیا یک معضل اساسی محسوب میشود، اما در افغانستان این چالش با سایر کشورها متفاوت است.
روزانه در گوشه و کنار جادههای کابل و سایر ولایات دهها افراد در حال جستوجوی کار هستند و در پی لقمه نان حلال به این در و آن در میکوبند تا نفقه خانهشان را مهیا سازند. اما روزها میگذرد و شبهای صبح میشود راهحلی برای خلاصی از این بنبست برای مردم پیدا نمیشود، زیرا یکی از مهمترین گزینه و زمینهساز فقر و بیکاری، فساد اداری به خصوص فساد در قلب حکومت است.
چند ماه قبل بود که تخطی در مصرف کُد 91 بودجه دولت خبرساز شد. گزارشی که فاش کرده بود بخش زیادی از این کُد در مصارف شخصی افراد وابسته به ارگ ریاست جمهوری به مصرف رسیده است. مثلاً پرداخت کرایه خانه. از میان دهها گزارش فساد و تخلف که فاش شده بود به دو مورد آن اشاره میکنیم: 1- مبلغ 66 میلیون افغانی در سال 1396 به معاشات امتیازی کارمندان ریاست عمومی تدارکات ملی اختصاص یافته بود. 2- سفر معاون دوم ریاست جمهوری در سال 1396 به کشور فرانسه؛ سفریکه بیش از 3.760.567 افغانی هزینه داشت. کُد 91 بودجهای که مختص موارد احتیاطی برای دولت است نه برای سفرهای میلیونی و پرداخت خانههای شخصی.
نبود یک سیستم موثر و کارآمد اداری، فقدان حس مسئولیتپذیری، وجدان کاری و خدمت به مردم در سطوح مختلف اداری، به جیبزدن کمکهای اختصاصی، زورمداری و واسطه بازی و… از جمله مهمترین عواملیاند که در پدیدآوردن یک جامعه فقیر رول عمده را بازی میکنند. این موارد باعث عقبماندهگی یک نظام از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، نظامی و سیاسی یک مملکت شده و باید طبق برنامههای مدیریتشده اصلاحات مورد نیاز برآورد شود.
فساد اداری پیامهای زیادی را با خود به همراه دارد؛ فرار سرمایههای داخلی به خارج از کشور، فرار نخبهها، عدم اطمینان مردم به دولت، عدم سرمایهگزاری سکتورهای خصوصی، به خصوص نهادهای خارجی و… تمام این موارد با فقر و بیکاری رابطه مستقیم دارند.
فقر زمینهساز فساد است. فقر با خود فساد اداری، دوام جنگ، بیثباتی در نظام یک جامعه و ناامنی را به میان میآورد. عوامل متعددی در بروز فقر و گرسنگی نقش دارند، مانند جنگهای داخلی، استفاده نادرست از سرمایههای کشور، فساد اداری، دزدی و اختلاس و غیره.
افغانستان کشوری است که میتوان گفت اقتصاد آن وابسته به کمکهای خارجی است. یاریرسانیهایی که صورت میگیرد باید طبق مدیریت و پالیسی صحیح و پلانشده، به هدف انجام کاری که به نفع تمام اقشار جامعه به اتمام برسد، اداره شود. پالیسی ذکرشده میتواند فقر و گرسنگی را به طور چشمگیر کاهش دهد و معضلات این دو واژه را تا حد زیادی بهبود بخشد.
رفیعالله انوری